معنای constantly یعنی غالب اوقات، همیشه. و به عنوان قید در جملات انگلیسی کاربرد دارد. این قید همیشه برای توصیف تغییرات مستمر چیزی به کار می رود. مثل تغییرات آب و هوایی، تغییر شکل زمین، تغییر افکار افراد و….صفت constantly، کلمه constant است. معنای constantly در توصیف تغییرات ممکن است با معنای حالت صفتی آن یعنی constant (ثابت) باعث سردرگمی شود. که توضیحات آن در آخر این بخش آمده است.
constantly مترادف Continually & repeatedly می باشد.
در زیر نمونه ای از کاربرد این قید را مشاهده می کنید..
.He’s constantly changing his mind
او به طور مداوم فکر خود را تغییر می دهد.
.Babies dribble constantly
کودکان همیشه با افت و خیز حرکت می کنند(بعنوان توضیح لازم است گفته شود که فعل dribble همان دریب کردن توپ است که در زمین فوتبال به کار می رود و در این جمله هم به معنای حرکت همراه با افت و خیز به کار می رود)
.He complained about being constantly doorstepped by the press
او همیشه از کار مطبوعاتی به خاطر اینکه باید در بیرون منتظر انجام مصاحبه باشد، گله مند بود.
Drug smugglers constantly use their ingenuity to find new ways of getting drugs into a country.
قاچاقچیان مواد همیشه با نبوغ خود روشهای جدیدی برای ورود مواد به داخل کشور پیدا می کنند.
She jibed constantly at the way he ran his business.
او همیشه در روش مدیریت کسب و کار خود تغییر ایجاد می کرد.
باید بر این نکته تاکید شود که اگر چه قید constantly برای توصیف تغییرات مستمر به کار می رود، اما این قید در حالت صفت(constant) به معنای عدم تغییر و ثبات و ثابت بودن به کار می رود.
مانند:
All conditions during the three experiments were constant.
در این سه آزمایش، همه شرایط یکسان، ثابت بود.
واژه های مرتبط با Constantly:
با سلام و احترام
سایت بسیار خوبی دارید.
یک نمونه جمله ای که به نظرم رسید این است:
Computers are constantly being improved.
یعنی کامپیوترها دائما در حال ارتقاء هستند.