وقتی که شما sneeze می کنید، هوا و ذرات کوچک مایع به طور ناگهانی از بینی و دهان خارج می شود، به طوری که نمی توانید جلوی آن را بگیرید. معنای sneeze عطسه کردن می شود.
مثال کاربردی:
Cats make him sneeze – I think he’s allergic to them.
گربه ها باعث عطسه او می شوند، فکر می کنم او به آنها حساسیت دارد.
My nose is tickling, I think I’m going to sneeze.
بینی من خارش دارد، احتمالا الان عطسه می کنم.
I keep sneezing – I hope I’m not getting a cold.
عطسه کردن من ادامه دارد، امیدوارم سرما نخورده باشم.
This pepper is making me sneeze.
این فلفل، مرا به عطسه می اندازد.
He sneezed loudly into his hankie.
او در دستمال خود به طور بلند عطسه کرد.
She handed me a tissue just as I sneezed.
همینکه عطسه کردم، آن خانم به من دستمال کاغذی داد
معنای sneeze در حالت اسم صدا یا عمل عطسه کردن نیز می باشد.
مثلا:
He has all the classic symptoms of a cold – the coughs and sneezes and the sore throat.
او همه علائم کلاسیک سرماخوردگی، یعنی سرفه و عطسه و گلودرد را دارد.