معني look like : آموزش زبان انگليسي
در این درس از آموزش زبان انگلیسی ، با معنی look like آشنا می شویم و از خلال آن نحوه شکل گیری حیات در کره زمین که از یک میکروارگانیسم کوچک شروع شد که در زمین تحول ایجاد نمود و حیات را در آن تکامل بخشید، مطالبی را بیان می کنیم.
So there are thousands of different species of phytoplankton, come in all different shapes and sizes, all roughly less than the width of a human hair. Here, I’m showing you some of the more beautiful ones, the textbook versions. I call them the charismatic species of phytoplankton.
And here is Prochlorococcus. I know, it just looks like a bunch of schmutz on a microscope slide.
بنابراین هزاران گونه مختلف فیتوپلانکتون وجود دارند، در تمام اشکال و اندازههای مختلف، همه تقریبا کمتر از عرض یک موی انسان. در اینجا من برخی از آنهایی که زیباتر هستند را نشان شما میدهم، نسخههایی که در متون نوشتاري است. من به آنها میگویم گونههای جذاب فیتوپلانکتونها و این پروکلوروکوکوس است. میدانم، این در اسلاید میکروسکوپ فقط شبیه دسته اي لكه است.
But they’re in there, and I’m going to reveal them to you in a minute. But first I want to tell you how they were discovered.
اما آنها در آنجا هستند و من قصد دارم آنها را به شما در یک دقیقه افشا کنم. اما ابتدا میخواهم به شما بگویم چگونه آنها کشف شدند.
ترجمه انگليسي به انگليسي | ترجمه فارسي | |
معني thousand |
the number 1000
|
هزار |
معني species |
a set of animals or plants in which the members have similar characteristics to each other and can breed with each other
|
انواع(گونه هاي جانوري) |
معني shapes |
form
|
شكل |
معني roughly |
approximately
|
تقريبا |
معني width |
the distance across something from one side to the other
|
عرض |
معني hair |
the mass of thin thread-like structures on the head of a person
|
مو |
معني textbook |
learning book, educational book
|
متون نوشتاري |
معني charismatic |
having a magnetic personality
|
شخصيت جاذب |
معني look like |
resemble, have a similar appearance
|
شبيه بودن، شباهت داشتن |
معني bunch |
bundle, cluster
|
دسته |
معني reveal |
show, exhibit, display
|
آشكار كردن |
معني discovered |
find
|
كشف شده، كشف كردن |