معنی bad apple موضوع این قسمت از آموزش زبان انگلیسی در زبان علم است که با ارائه یک فایل صوتی به همراه مثال متنی، به توضیح معنای این اصطلاح و نحوه خواندن و تلفظ آن می پردازیم که به تقویت مهارت شنیداری نیز کمک می کند.
bad apple یعنی سیب بد. سیب خراب، سیب گندیده. اما این اصطلاح برای اشاره به سیب خراب استفاده نمی شود. بلکه کنایه از شخص هرزه است که اگر در یک جمع حاضر شود، دیگران را نیز مثل خود می کند. دقیقا مثل سیب خرابی که اگر در میان سیبهای سالم گذاشته شود، بعد از مدت کوتاهی آنها را خراب می کند.
bad apple
Are you a bad apple? a bad apple is the one person who makes things bad for whole group. Don’t be a bad apple.
mmmm. good apple
معنی bad apple به انگلیسی
bad apple: someone who creates problems or causes trouble for others
specifically : a member of a group whose behavior reflects poorly on or negatively affects or influences the remainder of the group, a discontented, troublemaking, or dishonest person:
The best way to deal with bad apples is to take them out of the group as quickly as possible.
called also rotten appleIn any group of average citizens there are bound to be a few bad apples.