معنی bring up

معنی “bring up” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌

معانی به انگلیسی و فارسی:

• in the literal form, it means to take something to a higher place

• در صورت تحت اللفظی بودن، به معنای چیزی را به جایگاه بالاتر رساندن است

• to become ill (vomit)

• بیمار شدن (استفراغ کردن)

• to care for a child until they become an adult (typically used in the past tense – brought up)

• نگهداری از یک بچه تا زمانی که یک بزرگسال شود.(معمولا در زمان گذشته استفاده می شود)

• to mention something or someone

• برای اشاره کردن به کسی یا چیزی

• to increase or elevate something

• بالا بردن یا ترفیع دادن چیزی

• to talk about something

• راجب چیزی حرف زدن

• to raise

• بالا آوردن

تاریخچه اصطلاح:

این اصطلاح برای اولین بار در سده 1400 برای توصیف بالغ شدن کودک استفاده شد. در سال 1719 “دنیل دفو” این اصطلاح را برای توصیف کردن بیمار در پر فروش ترین رمانش “رابینسون کروزوئه” استفاده کرد.

بعد ها در سال 1800 به عنوان معرفی موضوعی در گفتگو ها شناخته شد. و معمولا برای توصیف چیزی است که مردم ترجیح می دهند راجب اش بحث نکنند.

چند مثال برای درک بهتر این اصطلاح:

• Please bring up some more blankets when you come to bed.

• لطفا وقتی به رختخواب می آیی پتوهای بیشتری بالا بیاور.

• I was brought up in a very strict household. My parents wouldn’t allow me to go out with friends.

• من در یک خانواده سخت گیر پرورش پیدا کردم. پدر و مادرم اجازه نمی دادند با دوستانم به بیرون بروم.

• I was born and brought up in London, we moved to United States when I was 15.

• من در لندن متولد شدم و رشد کردم، و در 15 سالگی به ایالات متحده نقل مکان کردیم.

• We would like to have a nice evening, please don’t bring up her ex-husband.

• ما می خواهیم شب خوبی داشته باشیم، لطفا موضوع شوهر سابقت را مطرح نکن.

از همراهیتون با مطلب ” معنی bring up” ممنونم.💚 شما می توانید برای یادگیری بهتر و بیشتر زبان انگلیسی از مطالب سایت http://zabanelm.com دیدن کنید.