زبان علم آموزش زبان انگلیسی آموزش زبان
در این قسمت از آموزش زبان انگلیسی در زبان علم در مورد معنی sloppy و چند کلمه دیگر صحبت می کنیم.
شما با یک دوست در مورد تیم بسکتبال دانشگاه صحبت می کنید. و بازی یکی از بازیکنان آن تیم را ناامید کننده می دانید و به همین خاطر جمله زیر را می گویید.
He’s an amazing athlete, but his technique is sloppy.
حالا به بررسی معنی sloppy و چند کلمه دیگر جمله بالا می پردازیم:
sloppy /ˈslɒp.i/ US /ˈslɑː.pi/
dirty,unorganized,untidy
sloppy جزء صفتهای پرکاربرد است. معنی sloppy یعنی کثیف یا آشفته است. فرد دارای تکنیک sloppy یک فعالیت مهارتی را به شیوه صحیح انجام نمی دهد و ممکن است هر بار کمی متفاوت از دفعه قبل آن فعالیت را انجام دهد. البته به این نکته توجه داشته باشید که معنی sloppy وسیع است و معنی ارائه شده در فوق با توجه به بافت جمله ارائه شده است.
تعدادی دیگر از معنی sloppy عبارتند از: ابراز ناشیانه احساسات عاشقانه، عدم دقت و توجه(بی دقتی)، آبکی، نارضایتی یا عدم توافق و……
an athlete /ˈæθ.liːt/
معنی athlete یعنی قهرمان، کسی که مسابقات یک رشته ورزشی رقابت می کند. معنی athlete به انگلیسی به صورت زیر آمده است.
An “athlete” is someone who plays or competes in sports seriously, one who participates in sports
He became a professional athlete at the age of 16.
She has the build of an athlete.
علاوه بر این کلمه athlete به معنی توانایی کلی قهرمانی یک نفر نیز به کار می رود. یعنی استعداد قهرمانی. یعنی فردی در یک رشته ورزشی استعداد خاصی دارد.
an athlete /ˈæθ.liːt/
to describe someone’s general athletic ability
He’s an amazing athlete.
technique /tekˈniːk/
معنی technique یعنی یک مهارت چقدر دقیق انجام می شود با به عبارتی technique یعنی روش انجام کاری که به مهارت نیاز دارد.
a way of doing an activity which needs skill, how correctly they perform a physical skill
We have developed a new technique for detecting errors in the manufacturing process.
She’s a wonderfully creative dancer but she doesn’t have the technique of a truly great performer.
مهارتهای زیادی هستند که احتیاج به technique دارند. مانند:
throwing a ball
shooting a gun
swimming
playing a piano
صفات مورد استفاده برای توصیف یک technique
می توانید در توصیف تکنیک یک شخص از صفاتی مانند poor, perfect, sloppy استفاده کنید.
Her technique is almost perfect.
His technique is poor.
