معنی step in در زبان انگلیسی و مثال هایی از آن
مارس 31, 2019
اصطلاحات انگلیسی, تعریف اصطلاحات, کلمات جدید, یادگیری زبان انگلیسی
2,034 بازدید
معنی step in در زبان انگلیسی موضوع این قسمت از آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی است. کلمه step به صورت فعل و اسم به کار می رود و به معنی گام برداشتن یا گام، است. اما کلمه step وقتی با حرف اضافه in می آید اصطلاحی می شود که در ترجمه تحت اللفظی به معنی وارد شدن در می باشد، اما معنای واقعی آن یعنی برای اقدامی که برای رفع یک مشکل یا چالشی که به وجود آمده است، می شود. حال این مشکل یا مشکلات اقتصادی کلان است، یا مشکلات روزمره که افراد در زندگی با آن مواجه می شوند. وقتی از طرف افراد اقدامی برای حل این مشکلات انجام شود، در واقع معنی step in در عمل صورت گرفته است. معنی step in شامل مداخله کردن نیز می شود.
step in : to become involved in a difficult situation or argument in order to help find a solution;to become involved;to help sb in a disagreement or difficult situation;intervene, interfere;to become involved;to become involved in a difficult situation or argument in order to help find a solution;to intervene in an affair or dispute, to act as a replacement;
The value of our money is fluctuating. The government should step in to save the companies.
نوسانی بودن، بالا و پایین رفتن :fluctuating
An outside buyer stepped in to save the company.
A local businessman stepped in with a large donation for the school.
کمک مالی :donation
The team coach was forced to step in to stop the two athletes from coming to blows.
مربی تیم :team coach
An outside buyer has stepped in to save the company from going out of business.
When the leading actress broke her leg, Isobel stepped in and took over.
مترادف step in افعال و اصطلاحات زیر هستند:
Taking part and getting involved
یکی از ضرورتهای یادگیری زبان انگلیسی، استفاده از آموخته ها به صورت جمله و بیان افکار و تجارب است، شما نیز اگر تجاربی از مصادیق step in دارید به صورت جملات انگلیسی بیان کنید و با سایر کاربران از طریق قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
با دوستانتان به اشتراک بگذارید