سه شنبه ,۶ آبان ۱۴۰۴

معنا و کاربرد لغات

معني design tools در زبان انگليسي

معني design tools

معني design tools در اين قسمت از زبان علم به بررسي معني design tools مي پردازيم. ابتدا به معني كلمات تشكيل دهنده نگاهي مي اندازيم. design يعن طراحي، رنگ و لعاب دادن نوشته ها، شكلها و امثالهم tool يعني ابزار، وسيله. با توجه به ترجمه تحت اللفظي كلمات اين اصطلاح، …

توضیحات بیشتر »

معني word processor

معني word processor

معني word processor در اين قسمت از زبان علم به بررسي معني word processor مي پردازيم. ابتدا به معني كلمات تشكيل دهنده نگاهي مي اندازيم. word به معناي لغت، واژه مي باشد. processor به معني پردازش كننده مي باشد. با توجه به ترجمه تحت اللفظي word processor يعني پردازنده واژه …

توضیحات بیشتر »

معني wind up with در زبان انگلیسی

بررسی معني wind up with و کلمات تشکیل دهنده آن در این قسمت از زبان علم به معني wind up with می پردازیمجهت برررسی معني wind up with ابتدا معنای کلمات تشکیل دهنده آن را بررسی می کنیم کلمه wind در حالت اسمی به معنای باد است، جریان هوایی که می …

توضیحات بیشتر »

معني in the blink of an eye

معني in the blink of an eye

معني in the blink of an eye در اين قسمت از آموزش زبان انگليسي در زبان علم به بررسي معني in the blink of an eye مي پردازيم. ابتدا لازم است كه معني لغات تشكيل دهنده آن را بدانيم. in: در blink: باز و بسته كردن، برق زدن eye: چشم با …

توضیحات بیشتر »

معني carbon bonds

معني carbon bonds

معني carbon bonds به فارسي معني carbon bonds يعني زنجيره هاي كربن. bond‌ يعني زنجيره و carbon يعني كربن. در ساختار اتمی هیدروکربن‌ها، گروهی از اتم‌های کربن (اشباع شده با اتم‌های هیدروژن) تشکیل یک زنجیره می‌دهند. روغن‌های فرار زنجیره‌های کوچک‌تری دارند. چربی‌ها دارای زنجیره‌های بلندتر و پارافین‌ها زنجیره‌هایی بی‌اندازه بلند دارند. …

توضیحات بیشتر »

معني greenhouse gas

معني greenhouse gas

معني greenhouse gas به فارسي معني greenhouse gas يعني گاز گلخانه اي. معني greenhouse gas يعنيگازی که در جو یک سیاره وجود دارد  که در محدودهٔ فرو سرخ به جذب و انتشار پرتوها می‌پردازد.این فرایند علت اصلي اثر گلخانه‌ای است.گازهای گلخانه‌ای موجود در جو زمین که به‌طور طبیعی در آن …

توضیحات بیشتر »

معني come with در زبان انگليسي

معني come with و معناي تحت الفظي در اصطلاح come with، فعل come به معني آمدن است و حرف اضافه with به معناي “با، همراه با” است. معني come with به فارسي معني come with همان معناي تحت اللفظي را مي دهد. يعني آمدن به همراه، همراه شدن با چيزي …

توضیحات بیشتر »

معني Think of در زبان انگليسي

معني Think of

معني Think of در اين قسمت از زبان علم به معني Think of مي پردازيم. وقتي مي خواهيد روي مسئله تامل كنيد و زواياي مثبت و منفي آن را بسنجيد از فعل Think of استفاده مي كنيد. توجه داشته باشيد كه اين فعل و حرف اضافه of  با هم مي آيند. معني …

توضیحات بیشتر »

معني abundant : آموزش زبان انگليسي

معني abundant : آموزش زبان انگليسي در اين قسمت از آموزش زبان انگليسي در زبان علم با معني abundant آشنا می شویم و از خلال آن نحوه شکل گیری حیات در کره زمین که از یک میکروارگانیسم کوچک شروع شد که در زمین تحول ایجاد نمود و حیات را در آن تکامل بخشید، مطالبی …

توضیحات بیشتر »

معني play around with : آموزش زبان انگليسي

معني play around with : آموزش زبان انگليسي در این درس از  آموزش زبان انگلیسی ، با معنی play around with آشنا می شویم و از خلال آن نحوه شکل گیری حیات در کره زمین که از یک میکروارگانیسم کوچک شروع شد که در زمین تحول ایجاد نمود و حیات را در آن تکامل بخشید، …

توضیحات بیشتر »