کلمه Choppy به معنای “موجدار بودن سطح اب یا…..” است.
متداولترین استفاده این کلمه، توصیف سطح آب است که موجهای زیادی دارد.
مثال:
The water started getting choppy, so the rescue effort had to be suspended.
جریان آب متلاطم(موجدار) که شد، فعالیت امداد و نجات می بایست متوقف می شد.
The lake was choppy.
choppy conditions/seas/waters
وقتی که از ویدیو در صفحه کامپیوتر صحبت می کنید، منظور از Choppy این است که ویدیو به طور مستمر پخش نمی شود. ویدیو پخش می شود. اما گاهی اوقات متوقف می شود. مانند ویدیوهای آنلاین که بستگی به سرعت اینترنت توقفهایی هم دارد. کلمه choppy در مورد مکالمات تلفنی و پخش صدا هم کاربرد دارد.
She tended to write in short choppy sentences.The video appeared choppy and jerky.
- به نظر می رسد این ویدیو یکنواخت پخش نمی شود.
He walked with quick choppy strides.
- I don’t get very good reception here, so excuse me in advance if our conversation gets a little choppy.
The video’s pretty choppy on my end.
-
wavy, stormy, turbulent; changeable, variable : choppyکلمات مترادف