there’s no place like home موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌
معانی به انگلیسی و فارسی:
-
to have an affinity for one’s home over every other place
-
داشتن یک وابستگی نسبت به خانه خود، بیشتر از هر جای دیگر
-
to say that the home is the best place
-
گفتن این که خانه بهترین مکان است
-
to say that one’s home is beyond compare
-
گفتن این که خانه خود آدم، فراتر از مقایسه کردن است
معادل فارسی این اصطلاح ” هیچ جا خونه آدم نمیشه” است.
تاریخچه این اصطلاح:
اعتقاد بر این است که این عبارت قبل از قرن 14 میلادی آغاز شده است. زمانی که اهمیت نهاد خانواده بر دیگر عوامل برتری یافته بود. جامعه، محیط زیست و زندگی خانوادگی و همچنین فهم این که فرد واقعا هنگامی که در خانه است راحت است، در حال شکل گیری بود.
چند مثال برای درک بهتر این اصطلاح:
-
The troops finally retreated and the men get to go home to their families now. There is no place like home.
-
سرانجام سربازان عقب نشینی کردند و حالا مردان به خانه پیش خانواده شان می روند. هیچ جا خانه خود آدم نمی شود.
-
I always tell my children that for me, there is no place like home.
-
من همیشه به فرزندانم می گویم که برای من هیچ جا مثل خانه خودم نمی شود.
-
After a tiring day at work it is a relief for me to go back to my wife and kids. There is just no other place like home.
-
پس از یک روز خسته کننده در محل کار، آسودگی من، برگشتنم پیش همسر و بچه هایم است. هیچ جا خانه خود آدم نمی شود.
-
I always come back to my parents’ place when I need some rest, love and care. there’s no place like home.
-
من همیشه وقتی به استراحت، عشق و توجه نیاز دارم به خانه پدر و مادرم می روم. هیچ جا خانه خود آدم نمی شود.
از همراهیتون با این مطلب ممنونم.💚 شما می توانید برای یادگیری بهتر و بیشتر زبان انگلیسی از مطالب سایت http://zabanelm.com دیدن کنید.