معنی to do time به صورت تحت اللفظی
در این قسمت از زبان علم به بررسی معنی to do time می پردازیم. do یعنی انجام دادن و time یعنی زمان. با این ترجمه to do time به صورت تحت اللفظی یعنی، انجام دادن زمان که البته بی مسماست. شاید همانطور که بعضی کلمات و صفات با make تبدیل به فعل می شوند مانند make a decision یا make easy، make money و….. در اینجا فعل do کلمه time را به صورتی فعلی درمی آورد که معنی مورد نظر آن در زیر آورده می شود.
معنای to do time به فارسی
وقتی فردی مرتکب جرمی می شود و به زندان می رود، دوران گذران او در زندان را به صورت to do time بیان می کنند. یعنی “حبس کشیدن، تحمل حبس کردن”…
معنی to do time به انگلیسی
to do time: to spend time in prison, to spend a certain period in prison:
He did time in a California prison.