معنی “blood is thicker than water” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌
معانی به انگلیسی و فارسی:
-
family relations and bonds are closer than other relationships
-
روابط خانوادگی و پیوندها نزدیکتر از دیگر روابط هستند.
-
people who are related have stronger bonds with each other than with others
-
افراد وابسته، پیوند قوی تری با هم نسبت به دیگران دارند.
-
blood relations are more important than other kinds of relations
-
روابط خونی مهم تر از سایر روابط هستند.
-
در معادل فارسی این اصطلاح ما از عبارت های “اول خویش، سپس درویش”، “گوشت هم را می خورند ولی استخوان هم را دور نمی اندازند”، “بنی آدم اعضای یکدیگرند” و “رابطه فامیلی از دوستی مهم تر است” استفاده می کنیم.
تاریخچه اصطلاح:
این عبارت یک اصطلاح قدیمی است و در اشکال مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. و همچنین در زبان های دیگر هم وجود داشته است، اولین مرجع احتمالی در آلمان در قرن 12 آغاز شده است. در انگلیسی، در سال های 1412 و 1670 به آن اشاره شده است.
شکل کنونی آن، ابتدا در رمان “Gay Mamering” در سال 1815 توسط Sir Walter Scott یافت شده است.
چند مثال برای درک این اصطلاح:
-
When you get into trouble, usually your family will be the ones to bail you out, not your friends. After all, blood is thicker than water.
-
هنگامی که به دردسر می افتید، معمولا خانواده شما کسانی هستند که کمکتان می کنند، نه دوستانتان. پس، اول خویش سپس درویش.
-
My friends are going for a camping trip during the weekend, but I have to help my brother with his shifting. Blood is thicker than water, you know.
-
دوستانم قصد دارند برای تعطیلات آخر هفته به سفر کمپین بروند، اما من باید برادرم را در تغییراتش کمک کنم. رابطه فامیلی مهم تر از دوستی است، میدانی.
-
I had to choose between attending my cousin’s and friend’s wedding, which were on the same day, and I chose my cousin’s. Blood is thicker than water, after all.
-
من مجبور شدم بین حضور در مراسم عروسی پسر عمویم و دوستم که در یک روز بودند، یکی را انتخاب کنم و پسر عمویم را انتخاب کردم. فامیل گوشت هم را بخورند، استخوان هم را دور نمی اندازند.
-
When his sister was going through a difficult period and needed support, he dropped everything and went to stand by her; blood is thicker than water.
-
وقتی که خواهرش در دوره سختی بود و به حمایت نیاز داشت، او همه چیز را رها کرد و رفت و پشتش ایستاد، بنی آدم اعضای یکدیگرند.
از همراهیتون با مطلب ” معنی blood is thicker than water” ممنونم.💚 شما می توانید برای یادگیری بهتر و بیشتر زبان انگلیسی از مطالب سایت http://zabanelm.com دیدن کنید.