معنی “srab in the back” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌
معنی stab in the back و کاربرد آن
معانی به انگلیسی و فارسی:
a disloyalty
بی وفایی، خیانت، نمک به حرامی
to deceive someone’s faith
ایمان کسی را شکستن
an action of extreme betrayal
یک اقدام خیانت آمیز بزرگ
to deceive or betray someone who trusted you
فریب دادن یا خیانت کردن به کسی که به شما اعتماد کرده است.
to ruin the reputation of a known person secretly
مخفیانه خراب کردن شهرت و اعتبار یک شخص مشهور.
a harmful act against someone who had faith in you
یک اقدام مضر علیه کسی که به تو اعتماد دارد.
an unfaithful act that causes a big loss of one’s reputation, money or happiness
یک بی وفایی که سبب زیان بزرگی به شهرت، پول و خرسندی یک فرد می شود.
در معادل فارسی این اصطلاح میتوان از عبارت های “از پشت خنجر زدن، ضربه ناجوانمردانه از عقب و خیانت غیر منتظره” استفاده کرد.
تاریخچه این اصطلاح:
این اصطلاح پس از جنگ جهانی اول در آلمان بوجود آمد. اولین گزارش استفاده از آن را می توان در گزارشی از انگلستان، چاپ شده در “Neue Zuricher Zeitung” در یک دسامبر 1918 یافت.
چند مثال برای درک بهتر این اصطلاح:
I have done everything for her, but she left me because of that guy, she stabbed in my back.
من هرکاری برای او انجام دادم، اما او مرا بخاطر آن مرد ترک کرد، او از پشت به من خنجر زد.
Voting against the bill on reservation for the villagers of Scotland at the last minute was a real stab in the back.
رای گیری علیه لایحه رزرو برای روستاییان اسکاتلند در آخرین دقایق، یک خیانت غیر منتظره واقعی بود.
I believed that she was my friend. I can’t believe that she stabbed me in the back.
من ایمان داشتم که او دوست من است، نمی توانم باور کنم که به من خیانت کرده است.
از همراهیتون با مطلب ” معنی stab in the back” ممنونم.💚 شما می توانید برای یادگیری بهتر و بیشتر زبان انگلیسی از مطالب سایت http://zabanelm.com دیدن کنید.