...

معنا و کاربرد لغات

معنی cut off به فارسی

معنی cut off

معنی cut off در این قسمت از زبان علم به بررسی معنی cut off می پردازیم. یک معنای cut-off که به عنوان اسم به کار می رود و در علم آمار مورد استفاده فراوان دارد، خط برش است. یعنی مقداری از نمره یک آزمون که بین دو گروه از افراد …

توضیحات بیشتر »

فرق make food و cook food در انگلیسی

فرق make food و cook food

فرق make food و cook food در انگلیسی در این قسمت از زبان علم به توضیح فرق make food و cook food در زبان انگلیسی می پردازیم. make food یعنی آماده کردن غذا، که این کار از طریق مخلوط کردن مواد اولیه غذا انجام می شود. مثلا درست کردن سالاد، …

توضیحات بیشتر »

معنی dig out : آموزش زبان انگلیسی

معنی dig out : آموزش زبان انگلیسی در اين قسمت از آموزش زبان انگليسي در زبان علم با معنی dig out آشنا می شویم و از خلال آن با مسائل زيست محيطي و آلودگي هاي آن و يك راه حل آن آشنا مي شويم، مطالبی به صورت متن انگليسي همراه فايل صوتي …

توضیحات بیشتر »

معني environmental justice

environmental justice

بررسي معني environmental justice در اين قسمت از زبان علم در مورد معني environmental justice مطالبي در اختيار شما قرار مي گيرد. در ابتدا به ترجمه تحت اللفظي معني environmental justice مي پردازيم. معني environmental يعني محيطي، justice نيز به معني عدالت مي باشد. معني environmental justice با توجه به …

توضیحات بیشتر »

معني the bottom line در زبان انگليسي

معني the bottom line

بررسي معني the bottom line  در اين قسمت از آموزش زبان انگليسي در زبان علم به بررسي معني the bottom line مي پردازيم. bottom يعني ته، قسمت عمقي شيئي. line هم به معناي خط مي باشد. با اين توضيحات معني the bottom line مي شود خط پاييني كه البته بي …

توضیحات بیشتر »

معني design tools در زبان انگليسي

معني design tools

معني design tools در اين قسمت از زبان علم به بررسي معني design tools مي پردازيم. ابتدا به معني كلمات تشكيل دهنده نگاهي مي اندازيم. design يعن طراحي، رنگ و لعاب دادن نوشته ها، شكلها و امثالهم tool يعني ابزار، وسيله. با توجه به ترجمه تحت اللفظي كلمات اين اصطلاح، …

توضیحات بیشتر »

معني word processor

معني word processor

معني word processor در اين قسمت از زبان علم به بررسي معني word processor مي پردازيم. ابتدا به معني كلمات تشكيل دهنده نگاهي مي اندازيم. word به معناي لغت، واژه مي باشد. processor به معني پردازش كننده مي باشد. با توجه به ترجمه تحت اللفظي word processor يعني پردازنده واژه …

توضیحات بیشتر »

معني wind up with در زبان انگلیسی

بررسی معني wind up with و کلمات تشکیل دهنده آن در این قسمت از زبان علم به معني wind up with می پردازیمجهت برررسی معني wind up with ابتدا معنای کلمات تشکیل دهنده آن را بررسی می کنیم کلمه wind در حالت اسمی به معنای باد است، جریان هوایی که می …

توضیحات بیشتر »

معني in the blink of an eye

معني in the blink of an eye

معني in the blink of an eye در اين قسمت از آموزش زبان انگليسي در زبان علم به بررسي معني in the blink of an eye مي پردازيم. ابتدا لازم است كه معني لغات تشكيل دهنده آن را بدانيم. in: در blink: باز و بسته كردن، برق زدن eye: چشم با …

توضیحات بیشتر »

معني carbon bonds

معني carbon bonds

معني carbon bonds به فارسي معني carbon bonds يعني زنجيره هاي كربن. bond‌ يعني زنجيره و carbon يعني كربن. در ساختار اتمی هیدروکربن‌ها، گروهی از اتم‌های کربن (اشباع شده با اتم‌های هیدروژن) تشکیل یک زنجیره می‌دهند. روغن‌های فرار زنجیره‌های کوچک‌تری دارند. چربی‌ها دارای زنجیره‌های بلندتر و پارافین‌ها زنجیره‌هایی بی‌اندازه بلند دارند. …

توضیحات بیشتر »