I don’t blame you موضوعی است که در این قسمت از آموزش های زبان علم به معنی و کاربرد اون میپردازیم.در ابتدا یک مثال رو با هم میخونیم تا بتونیم معنی این اصطلاح رو حدس بزنیم.
فرض کنید که شما در یک شهر کوچک زندگی می کنید و در حال صحبت با برادرزاده نوجوان خود هستید که در همان شهر زندگی می کند. او می گوید که می خواهد به هر جای دیگری که ممکن است نقل مکان کند چون شهر خسته کننده است. بنابراین در اینجور مواقع شما به او می گویید “I don’t blame you” چرا که درک می کنید (undrestand) به چه دلیل او میخواهد آن جا را ترک کند.حالا میتونید معنی رو حدس بزنید؟😊
☆ این اصطلاح زمانی استفاده می شود که شما با نظرات یا عقیده شخصی موافق هستید یا حداقل میتوانید او را درک کنید.
در اینجا چند مثال دیگر از موقعیت هایی که میتونید از “l don’t blame you” استفاده کنید رو نشونتون میدیم.
_یک همکار می گوید که قصد دارد یک پرونده را به اداره منابع انسانی گزارش کند. زیرا رئیسش شوخی های جنسی می کند، و شما فکر میکنید که همکارتان باید این کار را بکند.
_خواهر شما باردار است. او می گوید که نمی خواهد تا زمانی که بچه اش را بدنیا آورد به کارش ادامه دهد. او می خواهد شغلش را ترک کند و یک ماه آخر بارداری اش را در خانه بماند و شما از تصمیم خواهرتان حمایت می کنید.
_ یکی از دوستانتان به شما می گوید که روی یک زن زیبا کراش زده است. و شما قبول دارید که او بسیار جذاب است.
■ شما ممکن هست که این اصطلاح رو به شیوه های دیگری هم بشنوید یکی از اون ها “I don’t blame you for ___ing” هست، با مثال که در زیر اومده:
_I don’t blame you for being mad at me.
_I don’t blame you for wanting to move somewhere more excitin
_I don’t blame you for reporting him. He should get fired for that kind of behavior!