...
یکشنبه ,۲۷ آبان ۱۴۰۳

بایگانی برچسب: english idiom

معنی carrot and stick

معنی “carrot and stick” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: mixture of rewards and punishments ترکیبی از پاداش و مجازات to use a reward to appreciate someone’s work …

توضیحات بیشتر »

معنی hang on

معنی “hang on” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: hold on or hold tightly ادامه دادن یا سماجت ورزیدن to wait for a little time or to keep …

توضیحات بیشتر »

معنی a watched pot never boils

معنی “a watched pot never boils” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: if you wait for something to happen it takes longer اگر منتظر اتفاق افتادن چیزی بمانید، …

توضیحات بیشتر »

معنی hang in there

معنی “hang in there” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: wait, be patient till things work out صبر کن، شکیبا باش تا کارها انجام شوند. don’t give up …

توضیحات بیشتر »

معنی in the nick of time

معنی “in the nick of time” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: almost too late تقریبا خیلی دیر at the last possible second در آخرین لحظه ممکن at …

توضیحات بیشتر »

معنی look forward to

معنی “look forward to” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to eagerly await something مشتاقانه منتظر چیزی بودن to be excited about something that is going to happen …

توضیحات بیشتر »

معنی bang head against wall

معنی “bang head against wall” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to be frustrated in your efforts to change something or make something happen ناموفق بودن در تلاشهایت …

توضیحات بیشتر »

معنی back to the wall

معنی “back to the wall” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to be in a difficult situation در یک موقعیت دشوار قرار گرفتن to have the odds against …

توضیحات بیشتر »

معنی back against the wall

معنی “back against the wall” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to be in a tough situation with limited options در شرایط سخت با گزینه های محدود قرار …

توضیحات بیشتر »

معنی still waters run deep

معنی “still waters run deep” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to have passion or furore underneath a calm expression داشتن اشتیاق یا اضطراب و هیجان در زیر …

توضیحات بیشتر »