...
یکشنبه ,۲۷ آبان ۱۴۰۳

بایگانی برچسب: zabanelm

معنی cry over spilt milk

معنی “cry over spilt milk” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to be upset about things that have already been done ناراحت بودن در مورد چیز هایی که …

توضیحات بیشتر »

معنی mad at someone or something

معنی mad at someone or something موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to be angry at a person or situation از یک موقعیت یا یک فرد عصبانی بودن …

توضیحات بیشتر »

معنی get someone’s goat

معنی “get someone’s goat” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به فارسی و انگلیسی: irritate somebody کسی را خشمگین کردن annoy someone کسی را آزار دادن make someone feel very bad به …

توضیحات بیشتر »

معنی in a huff

معنی “in a huff” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to be upset or angry about something ناراحت یا عصبانی شدن از چیزی behaving in a bad-tempered way …

توضیحات بیشتر »

معنی carrot and stick

معنی “carrot and stick” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: mixture of rewards and punishments ترکیبی از پاداش و مجازات to use a reward to appreciate someone’s work …

توضیحات بیشتر »

معنی hang on

معنی “hang on” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: hold on or hold tightly ادامه دادن یا سماجت ورزیدن to wait for a little time or to keep …

توضیحات بیشتر »

معنی a watched pot never boils

معنی “a watched pot never boils” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: if you wait for something to happen it takes longer اگر منتظر اتفاق افتادن چیزی بمانید، …

توضیحات بیشتر »

معنی hang in there

معنی “hang in there” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: wait, be patient till things work out صبر کن، شکیبا باش تا کارها انجام شوند. don’t give up …

توضیحات بیشتر »

معنی in the nick of time

معنی “in the nick of time” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: almost too late تقریبا خیلی دیر at the last possible second در آخرین لحظه ممکن at …

توضیحات بیشتر »

معنی look forward to

معنی “look forward to” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: to eagerly await something مشتاقانه منتظر چیزی بودن to be excited about something that is going to happen …

توضیحات بیشتر »