معنی mad at someone or something موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to be angry at a person or situation از یک موقعیت یا یک فرد عصبانی بودن …
توضیحات بیشتر »معنی get someone’s goat
معنی “get someone’s goat” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به فارسی و انگلیسی: irritate somebody کسی را خشمگین کردن annoy someone کسی را آزار دادن make someone feel very bad به …
توضیحات بیشتر »معنی in a huff
معنی “in a huff” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to be upset or angry about something ناراحت یا عصبانی شدن از چیزی behaving in a bad-tempered way …
توضیحات بیشتر »معنی clean sweep
معنی “clean sweet” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: an irresistible victory یک پیروزی غیر قابل انکار easy success موفقیت آسان to defeat the competitor very easily به راحتی …
توضیحات بیشتر »معنی carrot and stick
معنی “carrot and stick” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: mixture of rewards and punishments ترکیبی از پاداش و مجازات to use a reward to appreciate someone’s work …
توضیحات بیشتر »معنی hang on
معنی “hang on” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: hold on or hold tightly ادامه دادن یا سماجت ورزیدن to wait for a little time or to keep …
توضیحات بیشتر »معنی a watched pot never boils
معنی “a watched pot never boils” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: if you wait for something to happen it takes longer اگر منتظر اتفاق افتادن چیزی بمانید، …
توضیحات بیشتر »معنی hang in there
معنی “hang in there” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: wait, be patient till things work out صبر کن، شکیبا باش تا کارها انجام شوند. don’t give up …
توضیحات بیشتر »معنی Right off the bat در زبان انگلیسی
معنی Right off the bat در زبان انگلیسی و ترجمه تحت اللفظی آن در این قسمت از آموزش زبان انگلیسی به معنی Right off the bat می پردازیم. معنی Right: یعنی، درست، دقیقا معنی Off: جدا از خاموش کردن، مرخصی گرفتن، در اینجا معنا ترک کردن(leave) می دهد. معنی bat: …
توضیحات بیشتر »معنی in the nick of time
معنی “in the nick of time” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: almost too late تقریبا خیلی دیر at the last possible second در آخرین لحظه ممکن at …
توضیحات بیشتر »