اصطلاح :clear the air
به معنی برطرف کردن سوء تفاهم یا شک و تردید
مثال :
I think Tom got the wrong message about what I said. I’ll speak to her and try to clear the air
فکر میکنم که تام برداشت اشتباهی از آنچه که من گفتم ، داشته است. من با او صحبت خواهم کرد و سعی میکنم که این سوء تفاهم را برطرف کنم.