جملات معروف

معنی “cool heels” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to wait or take rest صبر کردن یا استراحت کردن it has also been extensively used for those who …

معنی “clean sweet” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: an irresistible victory یک پیروزی غیر قابل انکار easy success موفقیت آسان to defeat the competitor very easily به راحتی …

معنی “full of beans” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to be optimistic or enthusiastic خوشبین یا مشتاق to be full of energy and in high spirits پر …

معنی “carrot and stick” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: mixture of rewards and punishments ترکیبی از پاداش و مجازات to use a reward to appreciate someone’s work …

معنی “hang on” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: hold on or hold tightly ادامه دادن یا سماجت ورزیدن to wait for a little time or to keep …

معنی “a watched pot never boils” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: if you wait for something to happen it takes longer اگر منتظر اتفاق افتادن چیزی بمانید، …

معنی “hang in there” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: wait, be patient till things work out صبر کن، شکیبا باش تا کارها انجام شوند. don’t give up …

معنی “in the nick of time” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: almost too late تقریبا خیلی دیر at the last possible second در آخرین لحظه ممکن at …

معنی “look forward to” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to eagerly await something مشتاقانه منتظر چیزی بودن to be excited about something that is going to happen …

معنی “bang head against wall” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to be frustrated in your efforts to change something or make something happen ناموفق بودن در تلاشهایت …