معنی ostensibly در زبان انگلیسی و حالات مختلف آن معنی ostensibly با توجه به بافت جمله به معنای ظاهرا، از قرار معلوم، و طبق شواهد و قرائن و امثال آن می باشد. معادل ها و مترادفهای آن در زبان انگلیسی به صورت زیر می باشد. apparently, seemingly, on …
توضیحات بیشتر »معنی knight in shining armour
“knight in shining armour” یا “a knight on a white charger” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: used to describe someone who saves you from a difficult …
توضیحات بیشتر »معنی Mr right , Ms right
معنی “Mr right, Ms right” or ” Mr fix” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: the best future life partner for someone بهترین شریک زندگی آینده برای کسی …
توضیحات بیشتر »معنی beat around the bush
معنی “beat around the bush” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: avoid talking about the main topic طفره رفتن از صحبت درباره موضوع اصلی not speaking directly or …
توضیحات بیشتر »معنی never mind
معنی “never mind” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to urge somebody not to worry about something از کسی بخواهید راجب چیزی ناراحت نباشد when someone gets tired trying …
توضیحات بیشتر »معنی come down with
معنی “come down with” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to have (usually a disease) داشتن (معمولا یک بیماری) start to suffer from a particular sickness آغاز رنج …
توضیحات بیشتر »معنی run out
معنی “run out” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: to not have enough of something به اندازه کافی از چیزی نباشد to leave for a short period of …
توضیحات بیشتر »معنی a fish out of water
معنی “a fish out of water” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: being uncomfortable and restless ناراحت کننده و نا امید کننده شدن falling into the state of …
توضیحات بیشتر »معنی troubled waters
معنی “troubled waters”موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به انگلیسی و فارسی: a difficult phase of life یک مرحله دشوار از زندگی a time filled with problems یک دوره پر از مشکلات …
توضیحات بیشتر »معنی come hell or high water
معنی “come hell or high water” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان? معانی به فارسی و انگلیسی: come what may چه ممکن است بشود any difficulties or obstacles that may occur هر مشکل یا …
توضیحات بیشتر »