...
معنی spread yourself too thin
معنی spread yourself too thin

معنی spread yourself too thin در انگلیسی

معنی spread yourself too thin و ترجمه تحت اللفظی

در این قسمت از آموزش زبان انگلیسی در مورد معنی spread yourself too thin و ترجمه انگلیسی به فارسی آن صحبت می کنیم. spread در حالت فعلی در یک معنا یعنی گسترش دادن، پخش کردن، توزیع کردن و امثالهم(scatter, distribute, stretch out) و در حالت اسمی در یک معنا یعنی طیفی از چیزها یا موضوعات گوناگون(the range or variety of something)است. yourself هم یک ضمیر است، too در اینجا به معنای خیلی بیش از حد تا جایی که جمله را منفی می کند. مثلا وقتی شخصی بگوید I am too tired (یعنی آنقدر خسته ام که نمی توانم کاری انجام دهم و (باید استراحت کنم) یا خیلی خسته تر از آن هستم که کاری بتوانم انجام دهم. thin هم عموما به معنای لاغر بودن، باریک در مقابل ضخیم بودن، کم عرض در برابر عریض بودن یک رودخانه و امثالهم است. اما در اینجا  دارای کیفیت پایین یا بی کیفیت بودن(of poor quality; lacking an important quality) چیزی است.

معنی spread yourself too thin به فارسی

با تمام توضیحاتی که داده شد، معنی  spread yourself too thin یعنی وقتی خودت را به فعالیتهای گوناگون مشغول کنی، کیفیت کارهایت آنقدر پایین می آید که هیچکدامشان فایده ای ندارد. با اینکه چند کار را همزمان انجام می دهی، اما هیچکدام ارزشی ندارد. چون با کیفیت مناسب انجام نشده است. مثل شخصی که با یک دست دو هندوانه می گیرد. در روانشناسی معروف است که افراد کمال گرا یا افراد معروف به مانی(شیدایی) ویزگی spread yourself too thin دارند. یعنی در یک آن چند کار را همزمان انجام می دهند اما ناقص انجام می دهند و نیمه کاره رها می کنند.

معنی spread yourself too thin به انگلیسی و نمونه هایی از نحوه کاربرد آن در جملات

معنی spread yourself too thin در انگلیسی
معنی spread yourself too thin در انگلیسی

to try to do too many different things at the same time

The company has expanded into many different areas and has probably spread itself too thin.

Having expended more resources, energy, or time than one can maintain or sustain; overwhelmed by undertaking too many activities at the same time.

.Between school, work, and volunteering, I’m just spread a bit too thin lately

The injury-plagued team was simply spread too thin by the end of the seven-game series.

to do so many things at one time that you can do none of them well. It’s a good idea to get involved in a lot of activities, but don’t spread yourself too thin. I’m too busy these days. I’m afraid I’ve spread myself too thin.

Overextend oneself, undertake too many different enterprises.

Tom’s exhausted; what with work, volunteer activities, and social life he’s spread himself too thin .

“They [polite speeches] ought to be husbanded better, and spread much thinner.”

مطلب پیشنهادی

معنی It’s not that و ساختار گرامری آن

در این قسمت از آموزش زبان انگلیسی در زبان علم به توضیح معنی It’s not …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *