در این قسمت از زبان علم در مورد معنی accompanied by مطالبی قرار داده می شود. برای درک معنی accompanied by با یک جمله شروع می کنیم. به همراه کودکتان به استخر رفته اید. در آنجا تعدادی از موارد هشداردهنده نصب شده است. یکی از آنها جمله زیر است که …
توضیحات بیشتر »معنی supposed to به فارسی
معنی supposed to به فارسی در این قسمت از زبان علم در مورد معنی supposed to و موقعیتهایی که استفاده می شود مطالبی قرار می دهیم. برای توضیح معنی supposed to از جمله زیر به عنوان یک نمونه استفاده می شود. قصد دارید با استفاده از اسپری رنگ، کمد منزل …
توضیحات بیشتر »معنی Rest assured به فارسی
معنی Rest assured در این قسمت از زبان علم به بررسی معنی Rest assured می پردازیم. ابتدا به بررسی ترجمه تحت اللفظی کلمات این اصطلاح می پردازیم. rest: repose, relax, sleep; lean against, place against; be based or founded upon; halt, bring to a stop; remain, stay; complete the presentation …
توضیحات بیشتر »معنی middle of nowhere به فارسی
معنی middle of nowhere به فارسی همراه با مثالهای کاربردی در این قسمت از زبان علم در مورد معنی middle of nowhere و کلمات پیرامون آن مطالبی را قرار می دهیم. middle of nowhere اصطلاحی است که یک مکان خارج از شهر را توصیف می کند. جایی که نه انسانی …
توضیحات بیشتر »معنی cordial در فارسی و ریشه آن
معنی cordial در فارسی و ریشه آن در این قسمت از زبان علم در مورد معنی cordial و ترجمه و ریشه آن مطالبی را قرار می دهیم. در ابتدا معنی این کلمه را بیان می کنیم. cordial یک صفت است که به معنی دوستانه بودن، صمیمی بودن می باشد. cordial …
توضیحات بیشتر »معنی be off base به فارسی
معنی be off base و ترجمه تحت اللفظی کلمات آن در این قسمت از زبان علم به بررسی معنی be off base می پردازیم. ابتدا به بررسی معنی لغت به لغت این کلمه ها می پردازیم be یعنی بودن off یعنی خاموش، دور بودن از چیزی base یعنی بنیاد، زیربنا، …
توضیحات بیشتر »معنی promise به فارسی
معنی promise به فارسی در این قسمت از زبان علم به بررسی معنی promise می پردازیم و نحوه کاربرد آن در زبان انگلیسی می پردازیم. promise در زبان انگلیسی به دو صورت اسم و فعل به کار می رود که معنی اصلی آن در حالت فعلی یعنی قول دادن. و …
توضیحات بیشتر »معنی let go of در زبان انگلیسی
معنی let go of در این قسمت از زبان علم به بررسی معنی let go of می پردازیم. ابتدا به ترجمه لغت به لغت این فعل می پردازیم. let یعنی اجازه دادن go یعنی رفتن of هم یک حرف اضافه است. معنی let go of به صورت تحت اللفظی یعنی …
توضیحات بیشتر »معنی cut off به فارسی
معنی cut off در این قسمت از زبان علم به بررسی معنی cut off می پردازیم. یک معنای cut-off که به عنوان اسم به کار می رود و در علم آمار مورد استفاده فراوان دارد، خط برش است. یعنی مقداری از نمره یک آزمون که بین دو گروه از افراد …
توضیحات بیشتر »فرق make food و cook food در انگلیسی
فرق make food و cook food در انگلیسی در این قسمت از زبان علم به توضیح فرق make food و cook food در زبان انگلیسی می پردازیم. make food یعنی آماده کردن غذا، که این کار از طریق مخلوط کردن مواد اولیه غذا انجام می شود. مثلا درست کردن سالاد، …
توضیحات بیشتر »