...
یکشنبه ,۲۷ آبان ۱۴۰۳

بایگانی برچسب: zabanelm

معنی throw to the wolves

معنی “feed, leave or throw to the wolves , dogs or lions” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان 🙏 معانی به انگلیسی و فارسی: – allow somebody else to be criticized or attacked, …

توضیحات بیشتر »

معنی a piece of cake

معنی “a piece of cake” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙏 معانی به انگلیسی و فارسی: very easy task وظیفه بسیار آسان something easily done چیزی که به راحتی انجام میشود very simple …

توضیحات بیشتر »

معنی break a leg

معنی “break a leg” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙏 معانی به انگلیسی و فارسی: good luck موفق باشید (در پناه خدا) best wishes با آرزوی بهترین ها stroke of luck حرکت از …

توضیحات بیشتر »

معنی red letter day

معنی “red letter day” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙏 معانی به انگلیسی و فارسی: a day of significance یک روز مهم an important occasion, festival ,holiday, birthday, anniversary or a day of remembrance …

توضیحات بیشتر »

معنی Mr right , Ms right

معنی “Mr right, Ms right” or ” Mr fix”  موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙆 معانی به انگلیسی و فارسی: the best future life partner for someone بهترین شریک زندگی آینده برای کسی …

توضیحات بیشتر »

معنی never mind

معنی “never mind” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙏 معانی به انگلیسی و فارسی: to urge somebody not to worry about something از کسی بخواهید راجب چیزی ناراحت نباشد when someone gets tired trying …

توضیحات بیشتر »

معنی come down with

معنی “come down with” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙏 معانی به انگلیسی و فارسی: to have (usually a disease) داشتن (معمولا یک بیماری) start to suffer from a particular sickness  آغاز رنج …

توضیحات بیشتر »

معنی run out

معنی “run out” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙏 معانی به انگلیسی و فارسی: to not have enough of something به اندازه کافی از چیزی نباشد to leave for a short period of …

توضیحات بیشتر »

معنی a fish out of water

معنی “a fish out of water” موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙆 معانی به انگلیسی و فارسی: being uncomfortable and restless ناراحت کننده و نا امید کننده شدن falling into the state of …

توضیحات بیشتر »

معنی troubled waters

معنی “troubled waters”موضوع این قسمت از زبان علم است که میخواهیم به معانی، تاریخچه و کاربرد های آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید دوستان🙌 معانی به انگلیسی و فارسی: a difficult phase of life یک مرحله دشوار از زندگی a time filled with problems یک دوره پر از مشکلات …

توضیحات بیشتر »